آهنگ گوش بدیو هیچ حسی بهت به آهنگ نداشته باشی؟؟واقعا جای تعجب داره و عجیب برانگیزه!!

به یاد روزهایی میافتم که با آهنگ گوش کردن آرامش میگرفتم و حس خیلی خوبی بهم دست میداد

شاید تو ذهنم کسی رو داشتم و که به یاد اون آهنگ گوش میکردم.هرکسی رو که میدیدم آهنگ چنان با حس گوش

میده،تیکه مینداختم و میگفتم تو سرت کی هست یا به کسی فکر میکنی؟که اون سرکار میگفت:نه!!

واقعا هنوزم همچین چیزی وجود نداره.آدم از آهنگی که عاشقانه هست و خوشش بیاد و با حس گوش کنه

بعد بدون هدف باشه؟!!غیرقابل باوره.

حالا بگذریم از این چیزا.تا به الآن تعداد انگشت شماری میتونند تا حدودی بهم آرامش بدند و نه کامل

این فقط خوده منم که میتونم خودمو با چیز هایی که دوسشون دارم و عاشقشونم خودمو آروم کنممدت زیادی نیست

که با حرف های دوستی آروم میشم،با اون بودن،حرفای تسکین دهنده اش میتونه تا حدودی آرومم کنه

(اما از حق نگذریم بغلش یه چیز دیگست،خخخخخ)درمقابلش همانطور که تعداد انگشت شماری میتونند 

منو آروم کنند تعداد انگشت شماری هم میتونند منو اعصبانی کنند که دقیقا همونایی که آرومم میکنند قدرت اعصبانی 

کردنمو هم دارندکه این میتونه بدتررین نوع شکنجه باشه.

چندوقتی میشه که با آهنگ گوش دادن آروم نمیشم و کلا هیچ حسی بهم دست نمیدهبی هدف،رو هوا گوش میدم

باخودم فقط بلند بلند یا در حد زمزمه میخونم و درحین خوندن وسطاش میگم:خب این هایی که میگی منظورت به کیه؟

چیه؟اصلا تو چیی میگی؟؟؟و در نهایت جوابی برای حرفم ندارم و بلا تکلیف تر و کسل تر ازاون زمان،بی هدف تر

دوباره شروع به خوندن میکنم و بازم تکرار میشود.




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها