من گاهی وقتا وقتی میرم تو اینستا و پیج های طراحی و چاپ روی پارچه و این هارو نگاه میکنم
 باخودم میگم خوشبحالشون که انقدر ارامش روان دارن که کارهاشون به خوبی انجام میشه و 
تهش به یک جایی میرسن.موندم چه کنم واقعا.ازاون طرف دلم میخواد یه اتفاق خوب تو زندگیم
بیافته و من وضعیتم بهتر بشه و خانواده هم ازم اینو میخوان اما متاسفانه به دلیل نداشتن سواد کافی
 و توسری زدن هاشون خیال میکننند بااینکار بچه به خودش میاد و یه چیز بقول خودشون میشه
اما ازنظرمن اصلا اینطور نیست.اونا حتی میگن خودت باید یک چیز بشی بدون پشتکار!!
مثلا کسایی که استثنایی بودن رو برای من به مثال میارند و میگند اره ببین این اینطوری شد اون اونطوری شد وووو.
خلاصه بگم برات که من تمام تلاشمو دارم میکنم تا بتونم فقط ازاین وضعیت در بیام و یه جایی دوراز 
این محیط ینی خونه برمفکرکنم برای بهترشدن رابطه من م دوری بهترین چیز هست.
بعداز کلی فکرکردند به این نتیجه رسیدم ،چون من از هرراهی برای بهترشدن استفاده کردم
 ولی متاسفانه جواب ندادادمی که خودش نمیخواد تغییر کنه حالا من هرکاری کنم خودمو جر
 بدم به دست و پاش بیافتم و و.هیچ اتفاقی رخ نمیده.
ترجیح میدم زندگیمو دست زمان بسپارم تا خودش انشاا. درست بشه 
چون فعلا تنها امید من همین زمان هست چراکه از پیش روانشناس رفتن بگیر تا سخنرانی
 گوش دادن و مقاله خوندن و همه چیز استفاده کردم و جوابگو نبودحتی باهاش خیلیا 
صحبتم کردن اما بازم هیچییییی.
من که دیگه فارغ از همه چیز میخوام بشم و به هیچ چیز توجه نکنم و اهمیت ندممحالا هرچی میخواد بشه
:))))

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها